توشه ای برای

نوشته های یک طلبه در موضوعات اجتماعی فرهنگی، مذهبی و ... با مناسبت یا بی مناسبت!

نوشته های یک طلبه در موضوعات اجتماعی فرهنگی، مذهبی و ... با مناسبت یا بی مناسبت!

http://www.funkhoone.com/upload/images/ekxq7s2pkrt6wes8x79w.jpg
توشه ای برای

بسم الله الرحمن الرحیم
این قرآن است که به ما می گوید:
وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ اَلزَّادِ اَلتَّقْوى‏.براى سفرى که در پیش دارید، زاد و توشه بردارید و بهترین توشه براى این راه، تقوا مى‏باشد، (بقره، آیه 197).
نیست جز تقوی در این ره توشه ای
نان و حلوا را بنه در گوشه ای

چرا از امام زمان علیه السلام غافلیم

شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۹:۳۹ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
 
از آن جا که غفلت از امام زمان منشأ در غفلت از یاد خدا دارد، و هر دو به یک مطلب بر میگردد، باید گفت:در یک کلام علت اصلى اینکه انسانها بدون ترس و واهمه زندگى مى کنند، غفلت آنها از مبدا و معاد خودشان است. به تعبیر دیگر دورى از یاد خدا و غفلت و ادبار قلب علت اصلى بى خیالى و راحتى انسان در زندگى دنیوى است.
گفتنى است قلب انسان گاه اقبال به خدا و معنویات دارد و گاه پشت مى کند. چنان که در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده:» ان للقلوب شهوه واقبالا وادبارا (1)
البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشترى کند و با خدا و قرآن و اهل بیت (ع) انس بیشترى گرفته و دل از هواهاى نفسانى تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در مى آید. آن گاه است که در همه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمى تواند او را از محبوب حقیقى باز دارد. این همان حالتى است که ازآن تعبیر به» نماز دائم «شده است:
خوشا آنان که الله یارشان بى به حمد و قل هوالله کارشان بى‏
خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان ماوایشان بى‏
آرى واقعا گمشده انسان خدا است و تا انسان دریافت درست و حقیقى از مبدأ و معبود خود نداشته باشد، دلش آرام نمى‏گیرد. انسان به دنبال این حقیقت است که به نوعى حضور حق تعالى را در زندگى خویش احساس نماید و از این که مى‏بیند در بسیارى از موارد قادر نمى‏باشد که حضور او را در زندگى خویش ادراک نماید، به شدت غمگین مى‏شود و احساس مى‏کند که از او غافل و دور افتاده است.
اصلى‏ترین راه رسیدن به احساس حضور خداوند در زندگى، چیزى جز معرفت صحیح و تصور و شناخت حقیقى از حق تعالى که همان هستى محض، فراگیرى و یکدانه عالم است، نمى‏باشد. با ادراک وجود حق تعالى است که انسان در مى‏یابد او حقیقت تمامى زندگى است، حقیقت انسان است و حقیقت هر چیزى است که وجود دارد.
اگر این حقیقت را باور نماییم و ببینیم که حق تعالى، همان هستى و وجودى است بر درون و بیرون ما احاطه دارد و هر چه که هست، هستى‏اش از او وابسته به اوست و تأثیر هر چیز از سوى اوست، در این صورت است که حضورش را در تمامى زندگى احساس مى‏نماییم و همچون حضرت ابراهیم (ع) از سوزندگى مشکلات و حسدها و حسرت‏ها نمى‏هراسیم و گلستان شدن زندگى در میان آماج خطرات را به چشم مشاهده مى‏کنیم.
در هر صورت براى درمان غفلت اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیر و سلوک «یقظه و بیدارى از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش» مى‏باشد. خوشبختانه شما این احساس را دارید که ان شأالله شروع خوب و مبارکى برایتان خواهد بود. پس از آن مى‏بایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تکالیف الهى باشد. چه در امورى عبادى و چه در امور اجتماعى و دیگر ابعاد زندگى. هر قدمى که بر مى‏دارد و هر سخنى که مى‏گوید و هر برنامه‏اى که دارد نخست ببیند آیا رضاى خداوند در آن مى‏باشد یا نه و الا از آن صرف نظر نماید. در حدیثى آمده است: «کمال در این است که انسان خواسته‏هایش را در مسیر الهى قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند. در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نماید و پس از مدتى که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شده خود را مقید به انجام مستحبات و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدى در قدم‏هاى اولیه آثار سوئى به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهى در هر مرحله‏اى خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزون‏تر و توجه و تقرب والاترى به ذات بارى تعالى خواهد بود. چنانکه در سوره «انفال آیه 29 آمده است: یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذوالفضل العظیم اى اهل ایمان اگر پرهیزگار بوده و تقواى الهى پیشه کنید خداوند براى شما نیروى تشخیص حق از باطل قرار داده و بدى‏هاى شما را پوشانده و شما را بیامرزد و خداوند داراى فضل و رحمت بزرگ است. آرى اگر قدم‏هاى اولیه برداشته شود زمینه‏اى براى دریافت برنامه ادامه مسیر فراهم مى‏شود. به قول شاعر:
گر مرد رهى میان خون باید رفت از پاى فتاده سرنگون باید رفت‏
تو، پاى در راه نه و هیچ مترس خود راه بگویدت که چون باید رفت‏
و به تعبیر خداوند تبارک و تعالى در قرآن کریم: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا کسانى که در راه ما تلاش نمایند ما ایشان را به راه‏هاى خویش هدایت مى‏کنیم،(2).
براى تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است:
1- پرهیز از مجالست و همنشینى با اهل دنیا و دور از معنویت. چه آنکه از رسول اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مى‏شود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مى‏کنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29 «مى‏فرماید: فاعرض عن من تولى عن ذکرنا و لم یرد الا الحیوه الدنیا پس از کسانى که از یاد ما روى گرداندند و جز زندگى دنیا را نخواستند اعراض کن و روى بگردان.
2- محاسبه نفس که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسى نماید و به تعبیرى به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته‏اى انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافى شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد.
3- بهره‏گیرى از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن. چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مى‏دهد و هم آشنایى با معارف آن (هرکسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مى‏باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه‏هاییاست براى درمان دردها و مشکلات. گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتارى گردد.
4- بهره‏گیرى از ثقل اصغر و ائمه هدا (ع) و توسل به ایشان. باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین (ع) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهره‏گیرى بیشتر از فیض ربوبى و کسب توفیقات بیشتر. بنابراین نمى‏توان چنین پنداشت که به ائمه (ع) توسل داشته‏ایم ولى جوابى نگرفته‏ایم. زیرا همان توفیق توسل خود توجه به حق بوده است و مایه دورى از غفلت. پس خود جواب بوده است و چه بسا که همین روحیه کمال خواهى و به دنبال معنویت بودن از آثار و برکات همان توسلات باشد که باید ادامه یابد. چه بسیارند کسانى که از غفلت خود نیز غافلند و یا پس از توجه در صدد درمان بر نمى‏آیند. از این رو باید سپاسگزار نعمت‏ها و معنویات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزایش آن را از خداوند داشت.
پى‏نوشت‏
(1)) نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 193 و 312
(2)) عنکبوت، آیه 69

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">